هر انساني در طول زندگياش يك بار عاشق ميشود يا حداقل فكر ميكند عاشق شده است. ميتوان گفت عشق يكي از جذابترين و البته بحثبرانگيزترين رخدادهاي زندگي آدمي است. از اين رو مطالعهٔ ديدگاههاي مختلف در مورد عشق لازم به نظر ميآيد. كتاب جستارهايي در باب عشق كه در ادامه قصد معرفي آن را داريم، ما را با عشق از ديدگاه آلن دوباتن، فيلسوف معروف سوئيسي، آشنا ميكند. با ما همراه باشيد.
درباره كتاب جستارهايي در باب عشق
شايد اولين سؤال مخاطب از اين كتاب در مورد اسم آن باشد؛ كه اصلا جستار يعني چه؟ شاهين كلانتري (نويسنده و استراتژيست محتوا) ميگويد: «جستار برداشت شخصي نويسنده است از هرآنچه آموخته، و بيان آموختهها به بيان شخصي خودش. نكته قابلتوجه در جستارنويسي اين است كه نويسنده به دنبال تحميل ديدگاههاي خود نيست و فقط بينش تازهاي را به ما معرفي ميكند.»
كتاب از ماجراي آشنايي زن و مردي در هواپيماي لندن شروع ميشود. اين آشنايي كه آغازي براي يك رابطهٔ عاشقانه است، پسزمينهٔ اصلي كتاب را تشكيل ميدهد. در ابتدا، اينگونه به نظر ميرسد كه قرار است رمان بخوانيم، اما بايد گفت كتاب تلفيقي از داستان و فلسفه است. در واقع، نويسنده براي جستارهايش كه همگي در باب عشق و ارتباط عاشقانه هستند، از يك ماجراي عاشقانه براي بيان تحليلهايش استفاده كرده است.
كتاب در بيست و چهار فصل ارائه شده و شامل درسهايي در مورد عشق به زبان فلسفه است كه به سؤالات زيادي در رابطه با عشق پاسخ ميدهد؛ مثلا عشق در يك نگاه چرا و چگونه رخ ميدهد؟ چرا اغلب در رابطه عاطفي شكست ميخوريم با وجود اينكه عاشق هستيم؟ و سؤالاتي از اين قبيل.
دوباتن معتقد است كه فلسفه بايد در خدمت زندگي باشد؛ همين تفكر او را واداشته تا فلسفه را به زباني ساده در قالب كتاب ارائه كند. جالب است بدانيد، شهرت او و كتابهايش بهخاطر همين سادگي است كه در بيان فلسفه دارد.
درباره نويسنده
آلن دو باتن متولد ۱۹۶۹ در سوئيس است. در رشتههاي تاريخ و فلسفه تحصيل كرده و دكتراي فلسفه در دانشگاه هاروارد را براي نوشتن كتابهاي فلسفي به زبان ساده رها كرده است. او همچنين در سال ۲۰۰۸ يك مؤسسهٔ مجازي به نام مدرسهٔ زندگي تأسيس كرده است. كتابهاي او به زبانهاي زيادي ترجمه شدهاند. از مجموعه آثار او ميتوان به «خوشيها و مصائب»، «يك هفته در فرودگاه»، «تسليبخشيهاي فلسفه» و «هنر همچون درمان» اشاره كرد.
آيا اين كتاب براي شماست؟
جستارهايي در باب عشق هم فال است هم تماشا؛ هم داستان دارد هم از زاويهٔ فلسفه به عشق ميپردازد و روابط عاشقانه را تحليل و بررسي ميكند.
اگر در حال تجربه كردن عشق هستيد، مطالعهٔ اين كتاب براي داشتن رابطهاي بهتر به شما كمك ميكند. اگر هنوز با عشق از نزديك آشنا نشدهايد، آلن دوباتن به شما كمك ميكند تا با آمادگي بيشتر، قدم در راه عشق بگذاريد.
بخشهايي از كتاب
الياس كانتي ميگويد: «ديدن وراي آدمها آسان است، ولي ما را به جايي نميرساند.» به عبارت ديگر چه آسان و بيفايده در افراد عيب مييابيم. آيا وقتي عاشق ميشويم، بعضا به اين دليل نيست كه حتي به بهاي كوري خودمان در اين فرايند و آن لحظه خواستهايم، ديدن وراي آدمها را نفي كنيم؟ اگر بدبيني و عشق دو گزينه متقابل باشند، آيا عاشق شدن ما به اين دليل نيست كه ميخواهيم از موضع ضعف بدبيني، نجات يابيم؟ آيا در هر «عشق در نگاه اول» نوعي گزافهپردازي نسبت به خصوصيات معشوق وجود ندارد؟ نوعي گزافهپردازي كه ما را از منفينگري معموليمان منفك ميكند و تمركز و نيرويمان را معطوف كسي ميكند كه چنان باورش داريم كه هرگز خود را چنين باور نداشتهايم.
منبع: سايت چطور
هر انساني در طول زندگياش يك بار عاشق ميشود يا حداقل فكر ميكند عاشق شده است. ميتوان گفت عشق يكي از جذابترين و البته بحثبرانگيزترين رخدادهاي زندگي آدمي است. از اين رو مطالعهٔ ديدگاههاي مختلف در مورد عشق لازم به نظر ميآيد. كتاب جستارهايي در باب عشق كه در ادامه قصد معرفي آن را داريم، ما را با عشق از ديدگاه آلن دوباتن، فيلسوف معروف سوئيسي، آشنا ميكند. با ما همراه باشيد.
درباره كتاب جستارهايي در باب عشق
شايد اولين سؤال مخاطب از اين كتاب در مورد اسم آن باشد؛ كه اصلا جستار يعني چه؟ شاهين كلانتري (نويسنده و استراتژيست محتوا) ميگويد: «جستار برداشت شخصي نويسنده است از هرآنچه آموخته، و بيان آموختهها به بيان شخصي خودش. نكته قابلتوجه در جستارنويسي اين است كه نويسنده به دنبال تحميل ديدگاههاي خود نيست و فقط بينش تازهاي را به ما معرفي ميكند.»
كتاب از ماجراي آشنايي زن و مردي در هواپيماي لندن شروع ميشود. اين آشنايي كه آغازي براي يك رابطهٔ عاشقانه است، پسزمينهٔ اصلي كتاب را تشكيل ميدهد. در ابتدا، اينگونه به نظر ميرسد كه قرار است رمان بخوانيم، اما بايد گفت كتاب تلفيقي از داستان و فلسفه است. در واقع، نويسنده براي جستارهايش كه همگي در باب عشق و ارتباط عاشقانه هستند، از يك ماجراي عاشقانه براي بيان تحليلهايش استفاده كرده است.
كتاب در بيست و چهار فصل ارائه شده و شامل درسهايي در مورد عشق به زبان فلسفه است كه به سؤالات زيادي در رابطه با عشق پاسخ ميدهد؛ مثلا عشق در يك نگاه چرا و چگونه رخ ميدهد؟ چرا اغلب در رابطه عاطفي شكست ميخوريم با وجود اينكه عاشق هستيم؟ و سؤالاتي از اين قبيل.
دوباتن معتقد است كه فلسفه بايد در خدمت زندگي باشد؛ همين تفكر او را واداشته تا فلسفه را به زباني ساده در قالب كتاب ارائه كند. جالب است بدانيد، شهرت او و كتابهايش بهخاطر همين سادگي است كه در بيان فلسفه دارد.
درباره نويسنده
آلن دو باتن متولد ۱۹۶۹ در سوئيس است. در رشتههاي تاريخ و فلسفه تحصيل كرده و دكتراي فلسفه در دانشگاه هاروارد را براي نوشتن كتابهاي فلسفي به زبان ساده رها كرده است. او همچنين در سال ۲۰۰۸ يك مؤسسهٔ مجازي به نام مدرسهٔ زندگي تأسيس كرده است. كتابهاي او به زبانهاي زيادي ترجمه شدهاند. از مجموعه آثار او ميتوان به «خوشيها و مصائب»، «يك هفته در فرودگاه»، «تسليبخشيهاي فلسفه» و «هنر همچون درمان» اشاره كرد.
آيا اين كتاب براي شماست؟
جستارهايي در باب عشق هم فال است هم تماشا؛ هم داستان دارد هم از زاويهٔ فلسفه به عشق ميپردازد و روابط عاشقانه را تحليل و بررسي ميكند.
اگر در حال تجربه كردن عشق هستيد، مطالعهٔ اين كتاب براي داشتن رابطهاي بهتر به شما كمك ميكند. اگر هنوز با عشق از نزديك آشنا نشدهايد، آلن دوباتن به شما كمك ميكند تا با آمادگي بيشتر، قدم در راه عشق بگذاريد.
بخشهايي از كتاب
الياس كانتي ميگويد: «ديدن وراي آدمها آسان است، ولي ما را به جايي نميرساند.» به عبارت ديگر چه آسان و بيفايده در افراد عيب مييابيم. آيا وقتي عاشق ميشويم، بعضا به اين دليل نيست كه حتي به بهاي كوري خودمان در اين فرايند و آن لحظه خواستهايم، ديدن وراي آدمها را نفي كنيم؟ اگر بدبيني و عشق دو گزينه متقابل باشند، آيا عاشق شدن ما به اين دليل نيست كه ميخواهيم از موضع ضعف بدبيني، نجات يابيم؟ آيا در هر «عشق در نگاه اول» نوعي گزافهپردازي نسبت به خصوصيات معشوق وجود ندارد؟ نوعي گزافهپردازي كه ما را از منفينگري معموليمان منفك ميكند و تمركز و نيرويمان را معطوف كسي ميكند كه چنان باورش داريم كه هرگز خود را چنين باور نداشتهايم.
منبع: سايت چطور